forthcoming
/ˌfɔːrθˈkəmɪŋ/

معنی

درفش، اماده ارائه دادن، نزدیک، اینده
سایر معانی: در دست تهیه، زیر چاپ، آماده ی ارائه، زودآیند، قریب الوقوع، آماده (ی مصرف)، در دسترس، موجود، بی شیله پیله، رک و راست، صدیق، صمیمی و راستگو، درشرف

دیکشنری

آینده
اسم
awl, banner, forthcoming, bradawl, gimlet, oriflammeدرفش
صفت
near, close, nearby, relative, neighbor, forthcomingنزدیک
next, forthcoming, oncoming, incoming, toward, to-beاینده
forthcomingاماده ارائه دادن

ترجمه آنلاین

آینده

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.