در بشقاب خوردن، در ظرف ریختن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداختن، هزینه چیزی را قبول کردن سایر معانی: (خودمانی) پول دادن، سلفیدن، متحمل هزینه شدن، pay : پرداختن