معنی

در بشقاب خوردن، در ظرف ریختن

دیکشنری

غذای بیرون
فعل
dish outدر ظرف ریختن
dish outدر بشقاب خوردن

ترجمه آنلاین

ظرف خارج کردن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.