استنتاج، نمو، سیر تکاملی، گشایش سایر معانی: گشایش، استنتاج، نمو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاب، اسکلت، چهارچوب، قاعده، چارچوب، سفت کاری، ساختمان، بدن، تنه، بیان کردن، تنظیم کردن، قاب کردن، قاب گرفتن، چارچوب گرفتن سایر معانی: بدنه، استخوان بندی (ساختمان و پل و غیره)، هیکل، اندام، پ ...
افزایش، ضرب، تکثیر، بس شماری سایر معانی: زاد و ولد، برافزایی، ازدیاد، (ریاضی) عمل ضرب [برق و الکترونیک] چند برابر سازی - ضرب افزایش جریان عبوری از نیمرسانا در اثر افزایش فعالیت حاملها . [مهن ...
بیماری تابِ پروتئین [زیستشناسی - پروتگانشناسی] هر بیماری در انسان که ناشی از تابِ ناصحیح پروتئین باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
چوب بست، دار، داربست، تخته بندی، سکوب یا چهار چوب، خاده، بدار اویختن، تخته بندی کردن، سکوبزدن سایر معانی: (معماری) داربست، تخته بندی بیرون ساختمان (برای تمام کردن روکار)، سکوب (که روی آن محک ...
هر بیماری در انسان که ناشی از تابِ ناصحیح پروتئین باشد [زیستشناسی - پروتگانشناسی]
رکابی که قابلیت تا شدن دارد و ارتفاع و فاصلۀ افقی آن قابل تنظیم است [حملونقل ریلی]
نوعی زاپاس موقت که پیش از استفاده باید تایر آن باد شود [مهندسی بسپار - تایر]
فرایندی که هر یاخته برای احیای مجدد فعالیت زیستی یک پروتئین واتابیده یا کژتابیده باید طی کند [زیستشناسی - پروتگانشناسی]
نوعی کاروانک جمعشو و بازشو که بهصورت یدک پشت وسیلۀ نقلیۀ جادهای وصل میشود و در آن خدمات اقامتی و تسهیلات خودپذیرا فراهم است [گردشگری و جهانگردی] ...