سیال [مهندسی بسپار - تایر] حالت غیرجامد ماده که در آن اتمها یا مولکولها آزادانه از روی یکدیگر عبور میکنند |||متـ . شاره 1 ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مایع، ابگونه، ابگونه، نرم وا بکی، سائل، روان، سیال سایر معانی: جاری شونده، روگر، روانگر، آبگونه، شاره، (همانند چیزهای جاری شونده) دگرگون پذیر، انعطاف پذیر، نرمش دار، (دارای حرکات) موزون، ساز ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] خشککن با بستر سیال (عمومی فرآوری)
[شیمی] بسپارش در بستر سیال
جفتگردان روغنی [قطعات و اجزای خودرو] نوعی جفتگردان که در آن سیال تراکمناپذیر سبب انتقال حرکت میشود
[عمران و معماری] جریان سیال [ریاضیات] جریان سیال
اصطکاک شاره [فیزیک] مقاومت در برابر جریان شاره که از برهمکنش ذرات شاره و دیوارههای مسیر پدید میآید
[سینما] کلگی روغنی
منطق سیلانی
[نفت] هرزروی مایع
[عمران و معماری] شبکه جریان [زمین شناسی] شبکه جریان
[نفت] فشار سیال