دارای نوسان وتغییر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نا معلوم، بی حساب، نا شمردنی، شمرده نشدنی سایر معانی: بی شمار، فراوان، حساب نشدنی
[ریاضیات] تعریف ناپذیر، شمارش ناپذیر، ناشمارا
لق، جنبنده، لرزان سایر معانی: سست، شل، متزلزل، سست بنیان، مرتعش، نوسانی، (امریکا - قدیمی) عضو اتحادیه انقلابی کارگران (در سال 1905 در شیکاگو تاسیس شد)