flatterer, n•چاپلوس، چرب زبان، متملق، چاخان، آشمال، لاوه گر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاصگی، عزیز دردانه، شخص یا جانور سوگلی، نوکریا وابسته چاپلوس سایر معانی: (تحقیرآمیز) سوگلی (به ویژه اگر اهل چاپلوسی باشد)، از خواص، مقرب، محبوب، افسر جز، یاور، پایور، مامور دونپایه، (مهجور) ...