چاپلوسی کردن، گول زدن، ریشخند کردن، خر کردن سایر معانی: ناز (کسی را) کشیدن، نوازیدن، (با نوازش و چرب زبانی) وادار کردن، رنگ کردن (کسی را)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوعـی آسیای قهوه که در آن دانههای قهوه در بین دو قطعۀ آجدار تخت آسیا میشود [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی]
واژههای مصوب فرهنگستان
هرنوع چال ناوهمانند یا نعلبکیمانند که با فرسایش باد بر روی تَلماسهها یا نهشتههای ماسهای به وجود میآید [زمینشناسی] ...
ایجاد نگرانی از یک تهدید با بزرگ جلوه دادن آن [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
نوعی بسته بهشکل بالش که بالا و پایین و درز پشتی آن آببندی شده است [مهندسی بسپار - مجموعه بستهبندی]
بستۀ درزبندیشده و خالیازهوا به شکل مسطح و پهن [علوم و فنّاوری غذا]
بیضیوار حاصل از دَوران یک بیضی حول یکی از محورهایش بهطوریکه قطر دایرۀ استوای آن از طول محور دَوران بیشتر باشد [ریاضی]
سطحی که تختی آن از 0/1 طولِموج نور بیشتر نباشد|||متـ . تخت نوری [فیزیک - اپتیک]
نسبت اختلاف گرانی در قطب و گرانی در استوا به گرانی در استوا [ژئوفیزیک]
لایۀ تقریبا افقی از ماسه یا شن [زمینشناسی]
قطعهای از شیشه یا کوارتز که یک یا هر دو طرف آن بهدقت تخت میشود و با آن میزان تختی قطعات اپتیکی را میسنجند|||متـ . تختیسنج نوری [فیزیک - اپتیک] ...
نوعی فساد در مواد کنسروی که براثر فعالیت باکتریها ایجاد میشود، ولی گاز تولید نمیشود و درنتیجه دو سر قوطی صاف و بدون بادکردگی است [علوم و فنّاوری غذا] ...