وحشی، خود رو، سبع، طوفانی، غیر اهلی، رام نشده، جنگلی، شیفته و دیوانه سایر معانی: نارام، دد، توسن، ارامک، تولی، تور، نارام زی، ناپرورده، (سرزمین یا زمین و غیره) غیر کشاورزی، کشتکاری نشده، دست ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوق، غیرت، حرارت، گرمی، تعصب، ذوق، جانفشانی، حمیت سایر معانی: (شدید) اشتیاق، شور، خیر خواهی، غیور، متعصب