فرزند، دختر سایر معانی: (گاهی در مورد حیوان نیز به کار می رود) فرزند مونث، زاده (ی محل یا فرایند یا رویداد بخصوصی)، رجوع شود به: stepdaughter، رجوع شود به: daughter-in-law، دخترخوانده، نادخت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی