سرعت، تندی، استواری، سفتی، محکمی سایر معانی: اروندی، تند بودن، دژ، (جمع) استحکامات، قلعه، پناهگاه [نساجی] ثبات - پایداری -مقاومت - قابلیت رنگ در نگهداری فام خود در مقابل نور و شستشو و عرق بد ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] ثبات رنگینه
[نساجی] خاصیت ثبات - خاصیت مقاومتی - خاصیت پایداری
[نساجی] ثبات پارچه رنگی در مقابل سفید گری
[نساجی] ثبات در مقابل رنگرزی مخلوط
[نساجی] ثبات در مقابل جمع شدگی
[نساجی] ثبات در مقابل بخار
[نساجی] ثبات در مقابل گوگرد
[نساجی] ثبات ماشی تر
[پلیمر] ثبات شویشی بالا(زیاد)
[نساجی] ثبات در برابر نور - ثبات نوری [پلیمر] ثبات نوری
[نساجی] جوشاندن و شستشوی پارچه کربنی در محلول کربنات سدیم