برون نشست، تراوش سایر معانی: ترشح، پشنگ، پراش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع، مدفوع سایر معانی: وازنش، برون پالش، برون تراوی، برون تراوش [بهداشت] مدفوع - پیخال
برونزهه [زیستشناسی] مایعی حاوی پروتئینها و گویچههای سفید که براثر التهاب از دیوارۀ عروق خارج میشود و در بافتهای اطراف نفوذ میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان