قابل بهره برداری، قابل استخراج، قابل استفاده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگل قابلبرداشت [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] جنگلی که برای بهرهبرداری از آن هیچگونه محدودیت قانونی یا اقتصادی یا فنی وجود نداشته باشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بهرهجویی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] سوءاستفاده از حفرههای امنیتی سامانه یا نرمافزارهای دیگر
[معدن] اکتشاف معدنی (عمومی اکتشاف)
[معدن] چال استخراجی (چالزنی)
بهره بردار، استخراج کننده، سوء استفاده کننده
[نفت] بهره برداری چند گانه از ماسه
[نفت] بهره برداری نفت دریایی
[نفت] بهره برداری اولیه
جنگل غیرقابلبرداشت [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] جنگلی که به دلایل مختلف، مانند محدودیت قانونی یا اقتصادی یا فنی، امکان بهرهبرداری از آن وجود ندارد ...
خفت، خواری، سوء استعمال، توهین، فحش، پرخاش، تهمت، بد زبانی، بد دهانی، سب، فحش دادن، بد بکار بردن، بد استعمال کردن، سو استفاده کردن از، بدرفتاری کردن نسبت به، به زنی تجاوز کردن، ننگین کردن، ب ...
دست یابی، انجام، موفقیت، پیروزی، کار بزرگ سایر معانی: پیشرفت، نیل، حصول، کامیابی، دست آورد، تحقق