[عمران و معماری] ترافیک خروجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروج، در رو، خارج شدن سایر معانی: برون رفت، برون رو (egression هم می گویند)، خروجی [عمران و معماری] خروج
مهاجرت، خروج، مهاجرت دسته جمعی، سفرخروج سایر معانی: هجرت، برون روی (به ویژه برون رفت دسته ای بزرگ)، (e بزرگ - با: the) خروج قوم یهود از مصر، مهاجرت بنی اسرائیل از مصر به کنعان