برازی، فضله ای، نجاستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادۀ دفعی [زیستشناسی] مادۀ زائد دگرگشتی که از یاختهها یا موجودات زنده خارج میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
کود کشاورزی، کود دادن سایر معانی: کود (به ویژه مدفوع یا کود گیاهی - برای کود شیمیایی fertilizer به کار می رود)، گسته، رشوه [خاک شناسی] کوددامی
گنداب، فاضل اب، اگو، پس اب، هرز اب سایر معانی: پارگین، لشاب [عمران و معماری] فاضلاب تهنشین شده [زمین شناسی] فاضلاب، گندآب [نساجی] پسآب - فاضلاب [خاک شناسی] فاضلاب ...