[خاک شناسی] کاتیون تبادلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[خاک شناسی] درصد کاتیون تبادلی
[کامپیوتر] دیسک قابل تعویض .
[خاک شناسی] بخش سدیم تبادلی
[خاک شناسی] یون تبادلی ایزوتوپی
دو طرفه، دو جانبه، متقابل سایر معانی: دوسویه، هردوسر، برابر کنشی، (دستور زبان) دوسویه، مقابل و معکوس، وارونه و برابر، تبادل پذیر، معوض، (ریاضی) (عدد) متقابل، متعاکس، باژگون، عمل متقابل [سینم ...
قابل انتقال، انتقال پذیر سایر معانی: قابل واگذاری [برق و الکترونیک] قابل انتقال [زمین شناسی] قابل انتقال [حقوق] قابل انتقال، قابل واگذاری [آمار] قابل انتقال ...