قانون ـ فقه : مستثنى
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلانسبت حاضران، به استثنای شما
عاری، ازاد، معاف، معاف کردن سایر معانی: مستثنی، بخشوده، مستثنی کردن، بخشودن [حقوق] معاف کردن، مستثنی کردن، بخشیدن، معاف، مستثنی