بهاگذاری مجدد [حسابداری] تجدید ارزیابی [حقوق] ارزش گذاری مجدد، ترقی نرخ برابری یک ارز نسبت به ارزهای دیگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] حساب مازاد تجدید ارزیابی
[ریاضیات] خود تصحیحی
[صنایع غذایی] ارزیابی های حسی : یکی از مهترین آزمون های کیفی در آزمایشات کنترل کیفیت مواد غذایی است.
[حسابداری] کاهش شدید نرخ رسمی
[آب و خاک] ارزیابی دو مرحله ای اراضی
تورم شدید بازرگانى : تورم حاد
اندازه، سنجش، اندازه گیری سایر معانی: ابعاد، طول و عرض و غیره، پیمایش [حسابداری] اندازه گیری [عمران و معماری] اندازه گیری - سنجش [برق و الکترونیک] اندازه گیری، سنجش - اندازه گیری تعیین انداز ...
علم اوزان ومقادیر، علم مقیاسات وپیمانهها سایر معانی: (علم سنجش وزن و درازا و ابعاد و غیره) سنجه شناسی، سنجش شناسی [ریاضیات] تخصص اندازه گیری، علم اندازه گیری، سنجه شناسی
واگن آزمون [حملونقل ریلی] واگنی مجهز به تجهیزات لازم برای اندازهگیری تعدادی از مشخصههای خط و سازههای فنی
واژههای مصوب فرهنگستان
شرایطی در تجارت بینالمللی که در آن کشورها با ارزشکاهی پول ملی خود بهدنبال کسب مزیت تجاری و صادرات بیشتر هستند [اقتصاد]
ارزشیابی یک برنامه به دست مجریان آن [علوم سلامت]