metrology
معنی
علم اوزان ومقادیر، علم مقیاسات وپیمانهها
سایر معانی: (علم سنجش وزن و درازا و ابعاد و غیره) سنجه شناسی، سنجش شناسی
[ریاضیات] تخصص اندازه گیری، علم اندازه گیری، سنجه شناسی
سایر معانی: (علم سنجش وزن و درازا و ابعاد و غیره) سنجه شناسی، سنجش شناسی
[ریاضیات] تخصص اندازه گیری، علم اندازه گیری، سنجه شناسی
دیکشنری
مترولوژی
اسم
metrologyعلم اوزان ومقادیر
metrologyعلم مقیاسات وپیمانهها
ترجمه آنلاین
اندازه شناسی
مترادف
altitude ، amount ، amplitude ، analysis ، appraisal ، area ، assessment ، calibration ، capacity ، computation ، degree ، density ، depth ، determination ، dimension ، distance ، estimation ، evaluation ، extent ، frequency ، height ، judgment ، length ، magnitude ، mass ، measure ، mensuration ، metage ، pitch ، quantification ، quantity ، range ، reach ، scope ، size ، survey ، thickness ، time ، valuation ، volume ، weight ، width