[پلیمر] دمای جریان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(جمع) گل ها، گل و بته ها، نمایش گل وشکوفه
[نساجی] کف ساز - مولد کف
[کامپیوتر] مولد حروف
نابردباری غذایی [تغذیه] واکنش نامطلوب غیرایمنی به یک غذای خاص
واژههای مصوب فرهنگستان
دمای وادارخشکانی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دمایی بین دمای محیط و دمای معمول کورهپزی (65/6 درجۀ سلسیوس)
پرورش، گرفتن مادر رضاعی، دایه گیری سایر معانی: پرورش (پسرخوانده یا دخترخوانده را)، پسرخواندگی، دختر خواندگی، رضاعی بودن
[ریاضیات] عملگر فردهولم
[حسابداری] بیمه بدون تعهد جبران خسارت ویژه
[پلیمر] دمای انجماد
[برق و الکترونیک] تحمل بسامد ؛ رواداشت بسامد حد مجاز انحراف بسامد حامل یک فرستنده نسبت به مقدار مشخص شده.
[آب و خاک] دمای نقطه برفک