fosterage
معنی
پرورش، گرفتن مادر رضاعی، دایه گیری
سایر معانی: پرورش (پسرخوانده یا دخترخوانده را)، پسرخواندگی، دختر خواندگی، رضاعی بودن
سایر معانی: پرورش (پسرخوانده یا دخترخوانده را)، پسرخواندگی، دختر خواندگی، رضاعی بودن
دیکشنری
پرورشگاه
اسم
training, nurture, nourishment, fosterageپرورش
fosterageگرفتن مادر رضاعی
fosterageدایه گیری
ترجمه آنلاین
پرورش