fosterage
/ˈfɔːstərɪdʒ/

معنی

پرورش، گرفتن مادر رضاعی، دایه گیری
سایر معانی: پرورش (پسرخوانده یا دخترخوانده را)، پسرخواندگی، دختر خواندگی، رضاعی بودن

دیکشنری

پرورشگاه
اسم
training, nurture, nourishment, fosterageپرورش
fosterageگرفتن مادر رضاعی
fosterageدایه گیری

ترجمه آنلاین

پرورش

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.