برابر کننده میرایی [برق و الکترونیک] برابر ساز تضعیف نوعی برابر ساز که کل تلفات انتقال یک خط یا مدار را در تمام گستره ی بسامدی ارسال، یکنواخت می کند.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] برابر ساز خط مداری شامل عناصر خازنی والقایی که به منظور اصلاح پاسخ بسامدی خط انتقال در آن قرار داده می شود.
برابر کننده فاز [برق و الکترونیک] متعادل ساز فاز شبکه ای که در باند بسامدی معین اعوجاج فاز - بسامد را جبران می کند .
[زمین شناسی] تعدیل کننده فشار
[برق و الکترونیک] متعادل ساز شیب متعادل ساز همراه با تقویت کننده ای که تضعیف بخشی از خط انتقال راروی باند بسامدی ارسال شده ثابت نگه می دارد.
[برق و الکترونیک] متعادل کننده عرضی
تفنگ، ششلول، تلمبه دستی، سرنگ امپول زنی و امثال ان، توپ، تیر اندازی کردن سایر معانی: هرچیزی که به شکل سلاح آتشین باشد و یا کاری مشابه کار آن انجام دهد، (عامیانه) جانی مسلح، تیر انداختن، شکار ...
افزارهای برای بهبود کارکرد پاسخ بسامدی مدار تقویتکننده یا خط انتقال [مهندسی مخابرات]
واژههای مصوب فرهنگستان