بازسازی دیرینزیستمحیط [باستانشناسی] تعیین ویژگیهای زیستمحیطی پیشازتاریخ در یک محوطۀ باستانی با استفاده از روشهای زمینشناختی و گیاه ...
واژههای مصوب فرهنگستان
برچسبزنی زیستمحیطی [مهندسی محیط زیست و انرژی] تأیید مطابقت یک محصول با یکی از مشخصههای تدوینشدۀ زیستمحیطی ...
بدنی، جسمانی، طبیعی، مادی، فیزیکی سایر معانی: وابسته به علوم طبیعی، علمی، عینی، واقعی، جسمانی (در برابر: فکری یا روحی)، تنی، جسمی، شهوانی، جنسی، خشن، پر خشونت، قلدر، قلدرانه، معاینه ی پزشکی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محفظهای که در آن خلبانان و فضانوردان تحت آزمایش محیط بیفشار قرار میگیرند [حملونقل هوایی]
روشی برای پیامدسنجی زیستمحیطی که در آن با برگزاری کارگاههای کوتاهمدت و فشرده با شرکت متخصصان و مدیران و برنامهریزان و سیاستگذاران و با بهرهگیری از یک الگو ...
امنیت در مقابل خطرات زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای انسان یا طبیعت [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
افرادی که دیدگاه خوشبینانهای در قبال بحرانهای زیستمحیطی و امکان رفع آنها دارند [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
دود ناشی از مصرف سیگار در محیط که برای فرد غیرسیگاری آثار سوء دارد [روانشناسی]
ویژگی فعالیتها یا فراوردهها یا شیوههای زندگی که پیامدهای زیستمحیطی کمتری دارند [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
← سرمایۀ طبیعی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
جنبشی که درصدد کاهش آلودگیِ ناشی از سرریز اطلاعات و آثار آن بر زندگی مردم است [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
نمایشی که در هنگام اجرای آن علاوه بر صحنۀ تماشاخانه از جایگاه تماشاگران و تمام محیط تماشاخانه نیز بهمثابۀ صحنه استفاده میشود [هنرهای نمایشی] ...