مغزبیرون اورى، توضیح، روشن سازى، هسته دراورى
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرح، تفسیر، بیان، تقریر، عرضه، نمایشگاه سایر معانی: شرح مفصل، برون گذاشت، تفصیل، توضیح، دیماس [سینما] برخورد دراماتیک - معرفی - مقدمه چینی