اسیر، دربند، گرفتار، شیفته، ترسو، دستگیر سایر معانی: اسیر (به ویژه اسیر جنگ)، زندانی، محبوس، در قفس، دلداده، شیدا، دلباخته، مفتون، اسیر عشق
دیکشنری انگلیسی به فارسی