دست یابی، انجام، موفقیت، پیروزی، کار بزرگ سایر معانی: پیشرفت، نیل، حصول، کامیابی، دست آورد، تحقق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دخول، گنجایش، شمول، در برداری سایر معانی: درخود داری، پیراگیری، احاطه، (سنگ شناسی - مواد خارجی پیراگیر شده در سنگ) ناسرگی، درونگیره [زمین شناسی] ادخال قطعه ای از یک سنگ در داخل سنگی دیگر. از ...