inclusion
/ˌɪnˈkluːʒn̩/

معنی

دخول، گنجایش، شمول، در برداری
سایر معانی: درخود داری، پیراگیری، احاطه، (سنگ شناسی - مواد خارجی پیراگیر شده در سنگ) ناسرگی، درونگیره
[زمین شناسی] ادخال قطعه ای از یک سنگ در داخل سنگی دیگر. از ادخال ها در تعیین سن نسبی استفاده می شود. سنگ مجاور با سنگی که دارای ادخال است، می بایست قبل از سنگ حاوی ادخال وجود داشته باشد تا قطعات ادخال را ایجاد کند.
[ریاضیات] درآمد، شمول، اشتمال، جزئیت، دربری
[خاک شناسی] پیسه

دیکشنری

گنجاندن
اسم
inclusion, coverage, liabilityشمول
capacity, inclusion, content, caliber, burden, moduleگنجایش
entry, inclusion, arrival, ingress, admission, accessionدخول
inclusion, embodimentدر برداری

ترجمه آنلاین

شمول

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.