هم چشمی کننده، رقابت امیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوزینه صفت، نادان، حیله گر سایر معانی: لوس، لوده، مثل میمون، میمون مانند، گوریل مانند، تقلیدی، کورکورانه
جعلی، بدلی، تقلیدی سایر معانی: سرمشقی، والوچی، مانشی، مقلد، (هنرمند) تقلید درآر، مقلدانه، مصنوعی، ساختگی، ناسره