تقلید، مسابقه، هم چشمی، پژهان سایر معانی: رقابت، برتری جویی، هماوردی، پیشی خواهی، (مهجور) جاه طلبی (از راه تقلید و رقابت) [کامپیوتر] نمونه سازینماسازی . - تقلید - سخت افزار یا نرم افزاری که ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] لایه تلید سخت افزار .
[کامپیوتر] نمایه سازی پایانه، تقلید ترمینالی .
جاه طلبی، هوس، ارزومندی
نزاع، جنگ، محاربه، زد و خورد، جنگاوری سایر معانی: جنگ پردازی، مبارزه، پیکار، ستیز