علوی، رقیق، نازک، آسمانی، سماوی، روحانی، اثیری، اتری سایر معانی: (ساخته شده از یا وابسته به فضا و اثیر) اثیری، فضایی، فرازمانی، فرآسمانی، فرا زمینی، ناخاکی، عرشی، ملکوتی، لطف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگفتنی، شخص غیر قابل توصیف سایر معانی: وصف نکردنی، غیرقابل توصیف، بر زبان نیاوردنی
بلند، علوی، آسمانی، بهشتی، وابسته به عالم بالا سایر معانی: عرشی، الهی، وابسته بعالم بالا