ethereal
معنی
علوی، رقیق، نازک، آسمانی، سماوی، روحانی، اثیری، اتری
سایر معانی: (ساخته شده از یا وابسته به فضا و اثیر) اثیری، فضایی، فرازمانی، فرآسمانی، فرا زمینی، ناخاکی، عرشی، ملکوتی، لطف
سایر معانی: (ساخته شده از یا وابسته به فضا و اثیر) اثیری، فضایی، فرازمانی، فرآسمانی، فرا زمینی، ناخاکی، عرشی، ملکوتی، لطف
دیکشنری
اترالی
صفت
etherealاثیری
etherealاتری
spiritual, religious, sacred, unworldly, ethereal, churchروحانی
heavenly, celestial, ethereal, Olympian, supernal, empyrealآسمانی
thin, fine, slim, tender, soft, etherealنازک
thin, watery, attenuate, rare, ethereal, lenisرقیق
celestial, heavenly, etherealسماوی
astral, heavenly, celestial, high, empyrean, etherealعلوی
ترجمه آنلاین
اثیری
مترادف
aerial ، airy ، celestial ، dainty ، divine ، empyreal ، empyrean ، exquisite ، fairy ، filmy ، fine ، gaseous ، ghostly ، gossamer ، impalpable ، insubstantial ، intangible ، light ، rarefied ، refined ، spiritual ، sublime ، subtle ، supernal ، tenuous ، unearthly ، unsubstantial ، unworldly ، vaporous ، vapory