الوده کردن، زهرالود کردن، رهراگین کردن ، مشوب کردن سایر معانی: (مجازی) کین مند کردن، کین آگین کردن، تلخ کام کردن، (مجازی) مسموم کردن، زهرین کردن، زهردار کردن، سم در چیزی (یا روی چیزی) قرار د ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی