ردیابی گزیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] ارسال انتخابی ارسال انرژِ الکترومغناطیس در طول موجهای بجز طول موجهای بازتابیده یا جذب شده در سیستم معین .
[برق و الکترونیک] قابلیت انتخاب مشخثه ی گیرنده که توانایی آن را درجدا سازی سیگنالی با بسامد مطلوب از سیگنالهایی با بسامدهای دیگر نشان می دهد .
حسن انتخاب، بهگزینی، گزینندگی سایر معانی: گزینشگری، انتخابی بودن، سخت گزینی، مشکل پسندی [شیمی] گزینش پذیری [برق و الکترونیک] قابلیت انتخاب، گزینندگی [نساجی] برگزیدگی [پلیمر] گزینش پذیری، انت ...
[شیمی] ضریب گزینش پذیری [خاک شناسی] ضریب گزینش
[برق و الکترونیک] کنترل قابلیت انتخاب کنترلی که قابلیت انتخاب گیرنده رادیویی را تنظیم می کند .
انتخاب کننده، گلچین کننده، گزیننده، گزینشگر سایر معانی: گزینگر [سینما] گزیننده [برق و الکترونیک] انتخاب کننده قطعه خودکار یانوع دیگری برای بر قر ار کردن اتصالها به هر کدام از مدارهای متعدد م ...
[کامپیوتر] مجرای گزیننده ؛ کانال انتخاب کننده
[برق و الکترونیک] پالس انتخاب کننده پالسی که برای انتخاب یکی از عملکردها در بین مجموعه ای از عملکردها به کار می رود .
میلماهک [قطعات و اجزای خودرو] میلهای در جعبهدندههای دستی که حرکت را از میلهبندی تعویض دنده به ماهک انتقال میدهد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] حلال انتخابگر
[برق و الکترونیک] سوییچ انتخاب کننده - سوییچ چند اتصالی سوییچ عمل کننده دستی با چند وضعیت .