تاریخچه، یادداشت، خاطره، شرح حال سایر معانی: (جمع) رویدادنامه، شرح وقایع، زندگی نامه، زیست نامه (به ویژه اگر توسط یکی از اقربای شخص نوشته شده باشد)، کارنامه(ی زندگی)، تذکره، (جمع) خود زیست ن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خریدوفروش کالا و خدمات و انتقال پول ازطریق سامانههای الکترونیکی بهویژه با استفاده از اینترنت|||متـ . مبادلۀ الکترونیکی [اقتصاد]
واژههای مصوب فرهنگستان