مانند، چنانکه، بطوریکه، بعنوان مثال، در نتیجه، چون، همچنانکه، هنگامیکه، نظر باینکه، چنانکه، چه سایر معانی: پیشوند: معادل ad- (قبل از s به کار می رود)، همان قدر، متساویا، مثل، همچون، در، با، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گذراندن، تاموقعی که، هنگامیکه، در صورتیکه، مادامی که، در حین، حال انکه سایر معانی: مدت، زمان، (زمان) چندی، همزمان با، در طی زمانی که، در مدتی که، وقتی که، حالا که، اکنون که، تا، تا اینکه، گو ...