خونابه [علوم و فنّاوری غذا] مایعی که در هنگام باز شدنِ یخ فراوردههای گوشتی منجمد از آنها خارج میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
چکه، چکه کردن، ژوشیدن، چکیدن، چکانیدن سایر معانی: چکاندن، چکه چکه ریختن، کاملا خیس بودن (به طوری که آبگونه از آن بچکد)، تراوش، تراوایی، چکانش، صدای چک چک آب، (معماری) آبریز (شیار باریکی که د ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمآوری چکهای [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی] نوعی دمآوری که در آن آب بهآهستگی از سابۀ قهوه عبور میکند |||متـ . روش چکهای drip method ...
چک چک
[خاک شناسی] آبیاری قطره ای [آب و خاک] آبیاری قطره ای
[مهندسی گاز] لوله پس ریز [زمین شناسی] فرآیندی ازحذف گرافیکی مرزهای بین پلی گونهایی با خصوصیتهای مشترک برگزیده. این فرآیند به ایجاد نقشههای پلیگونی ساده منتهی می شود.
[برق و الکترونیک] حلقه ابریز حلقه ای رو به پایین که در ورودی آنتن یا کابلهای دیگر و درست قبل از ورود به ساختمان کار گذشته می شود و آب را از پایین آن خارج هدایت می کند .
قطره چکان سایر معانی: قطره چکان
میلۀ سوختنمای قطرهریز [حملونقل هوایی] میلهای همراه با یک شناور در زیر مخزن سوخت هواگرد که در هنگام اندازهگیری میزان سوخت آویزان میشود و بهمحض چکیدن ...
[زمین شناسی] سوراخ چکه الف) یک سوراخ یا فرورفتگی کوچک در رس یا سنگ در زیر نقطه ای که آب از آن نقطه می چکد. ب) سوراخ مرکزی در عارضه ای که زیر آب چکنده ساخته شده است .
قهوۀ چکهای [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی] نوشیدنی قهوهای که برای تهیۀ آن قهوه بهروش چکهای دمآوری شود ...
چکهسنگ [زمینشناسی] رسوبی از کلسیت یا کانیهای دیگر که براثر چکیدن آب در غارها به وجود میآید