تحریف، اعوجاج سایر معانی: کژدیسی، کج و کولگی، کژریختی، از ریخت افتادگی، واپیچش، قلب، کجواجی، هرچیز تحریف شده، کژدیسه، مقلوب، معوج، (روان کاوی) خواب پالایی، کژاندیشی [حسابداری] تحریف [سینما] ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] خطای تغییر شکل
بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
[ریاضیات] دگرشکلی آفین
اعوجاج دامنه [مهندسی مخابرات] هر تغییر در تراز بسامدهای درون باند گذر مجرای ارتباطی
واژههای مصوب فرهنگستان
اعوجاج بسامد [برق و الکترونیک] اعوجاج دامنه
[زمین شناسی] واپیچش زاویه دار تغییر در شکل یک ناحیه بر روی کره وقتی که در روش ترسیم یا افکنش نقشه ای نشان داده می شود. همچنین ببینید: واپیچش (نقشه برداری).
اعوجاج نامتقارن [برق و الکترونیک] اعوجاج نامتقارن اعوجاج مؤثر بر مدوله سازی دو-وضعیتی که در آن فواصل زمانی مربوط به یکی از دو وضعیت، طولانی تر یا کوتاهتر از سیگنال اصلی است .
[برق و الکترونیک] اعوجاج تضعیف انحراف از حالت تضعیف یا تقویت در گستره ی بسامدی مورد نظر .
[سینما] تغییر شکل استوانه ای - تغییر شکل بالشتکی - خطای تغییر شکل بشکه ای - واپیچیدگی بشکه ای [برق و الکترونیک] اعوجاج بشکه ای، اعوجاج بالشتکی نوعی اعوجاج که در آن هر چهار گوشه ی تصویر تلویز ...
واپیچش مرکزگریز [فیزیک] افزایش اندک طول شعاعیِ جسمی که در حال چرخش است
[برق و الکترونیک] اعوجاج عبوری