distortion
/ˌdɪˈstɔːrʃn̩/

معنی

تحریف، اعوجاج
سایر معانی: کژدیسی، کج و کولگی، کژریختی، از ریخت افتادگی، واپیچش، قلب، کجواجی، هرچیز تحریف شده، کژدیسه، مقلوب، معوج، (روان کاوی) خواب پالایی، کژاندیشی
[حسابداری] تحریف
[سینما] از شکل اندازی بصری - اعوجاج - پیچیده ساختن تصویر - تحریف - تغییر شکل تصویری - دگرگونی صوتی - کجی و پیچیدگی - واپیچیدگی
[عمران و معماری] تغییر شکل - پیچیدگی - اعوجاج - واپیچش - دگرگونی - کرنش زاویه ای - کج شدگی - تاب برداری
[کامپیوتر] اعوجاج
[برق و الکترونیک] اعوعاج - اعوجاج 1. هر گونه تغییر نامطلوب در شکل موج سیگنال . 2. هر گونه عدم تناسب و انحراف تصویر نسبت به صحنه اصلی. - اعوجاج سنج ابزاری که با حذف بسامد اصلی سیگنال سینوسی و اندازه گیری هماهنگیهای باقیمانده میزان اعوجاج آن را اندازه می گیرد .
[زمین شناسی] تغییر شکل، پیچیدگی، اعوجاج، کرنشزاویه ای- دگرگونی، تاب برداری
[ریاضیات] تغییر شکل، اعوجاج، تحریف، پیچیدگی، واپیچش، پیچیدگی و تاب داشتن، اختلال
[پلیمر] تغییر شکل، اعوجاج، کج شکلی، پیچش

دیکشنری

اعوجاج
اسم
distortionاعوجاج
distortion, falsification, anagram, sophistication, garble, mutilationتحریف

ترجمه آنلاین

تحریف

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.