روانشناسى : گم گشتگى [بهداشت] گم سویی - گم کردن جهت [روانپزشکی] اختلال موقعیت یابی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژولیدگی، سرافکندگی، پریشانی، گیجی، اغتشاش، دست پاچگی، درهم و برهمی، اغفال، اشتباهی گرفتن، اسیمگی سایر معانی: سر در گمی، بهت، حیرت، آشفتگی، اختلال (حواس یا اوضاع)، سرگشتگی، بی ترتیبی، به هم ر ...
حالتی مرضی که موجب فقدان آگاهی نسبت به زمان و مکان و اشخاص شود [پزشکی]
واژههای مصوب فرهنگستان