بازرگانى : اعلام شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روباز، بی پناه، سرد، اشکار، پدیدار، درمعر نهاده [سینما] نور دیده - نور خورده - حلقه های فیلمبرداری شده - فیلم نگاتیف / نور دیدن فیلم نگاتیف [عمران و معماری] نمایان [کوه نوردی] بی حفاظ. ...
غایب، پنهان، مخفی، پنهانی، مستور، مکنون سایر معانی: نهان، اسم مفعول فعل: hide، نهفته، پوشیده
خبر، اعلامیه، اشاره، نامه، بیانیه، فاش، بارز، ساطع، ظاهر، اشکار، معلوم کردن، ظاهر ساختن، بازنمود کردن، اشکار ساختن، اعلامیه دادن، فاش کردن سایر معانی: آشکار (از نظر بینایی یا تفکر)، واضح، رو ...
فراز، صریح، دایر، باز، اشکار، بی ابر، مفتوح، ازاد، روباز، در معرض، رک گو، بی الایش، فاش، علنی، سرگشاده، گشوده، واریز نشده، بی پناه، باز شدن، اشکار کردن، بسط دادن، اشکار ساختن، افتتاح کردن، گ ...
بی کلاه، سر برهنه، بی پوشش، بی حفاظ، بی سقف