غوطهورسازی [مهندسی مواد و متالورژی] غوطهور کردن قطعه در حمام مذاب یا مایع دیگر بهمنظور ایجاد پوشش فلزی
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] گسل مایل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو دوزه بازی درآوردن، (دریافت حقوق یا مزایا و غیره از دو محل) دو مزدی
[نفت] میدان کم شیب
انحطاط، سرازیری، سراشیبی، سرپایینی، نشیب، سینه کش، سراشیب، سرازیر، سرازیر سایر معانی: در سرازیری، در سراشیبی، وابسته به اسکی در سرازیری، (اسکی) مسابقه ی فرود، آسان، عاری از اشکال [عمران و مع ...