معنی

انحطاط، سرازیری، سراشیبی، سرپایینی، نشیب، سینه کش، سراشیب، سرازیر، سرازیر
سایر معانی: در سرازیری، در سراشیبی، وابسته به اسکی در سرازیری، (اسکی) مسابقه ی فرود، آسان، عاری از اشکال
[عمران و معماری] سراشیبی
[زمین شناسی] سراشیبی
[ریاضیات] رو به پایین، سرپایینی

دیکشنری

سراشیبی
اسم
slope, downhill, slide, slant, declivityسراشیبی
downhill, slope, descent, declivity, pitch, slantسرازیری
downhillسرپایینی
decline, degeneration, decadence, degeneracy, downfall, downhillانحطاط
escarpment, downhill, hillside, bias, declivityسینه کش
downhill, bentنشیب
قید
downhillسرازیر
صفت
downhill, steep, downward, inclined, upside-downسرازیر
downhill, steep, downward, inclined, bluff, slantسراشیب

ترجمه آنلاین

سراشیبی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.