دیپلماتی [جغرافیای سیاسی] مربوط به دیپلماسی
واژههای مصوب فرهنگستان
دیپلماتیک [جغرافیای سیاسی] مربوط به دیپلماسی
کیسۀ سیاسی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] بستهای که پیک سیاسی حمل میکند و حاوی مرسولۀ دیپلماتیک دولت فرستنده است و از هر گونه بازرسی و توقیف در کشور پذیرنده مصون است ...
پیک سیاسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیئت دیپلماتی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] گروه دیپلماتهایی که نمایندگی دائم دولت فرستنده را در نزد دولت پذیرنده بر عهده دارند ...
سیاست مابانه، از روى، مهارت و بصیرت
لا قید، بی فکر، بی ملاحظه، ناشی از بی فکری سایر معانی: بی دقت، شورتی، کسی که حال دیگران را مراعات نمی کند، بی اعتنا، نسنجیده، بی فکرانه، عجولانه، شتاب آمیز
بی فکر، بی دقت، شورتی، بی ملاحظه، بی خرد
مربوط به دیپلماسی [جغرافیای سیاسی]
مربوط به دیپلماسی [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
هیئتی به ریاست سفیر و مرکب از نمایندگان دیپلماتی در نزد دولت پذیرنده [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
بستهای که پیک سیاسی حمل میکند و حاوی مرسولۀ دیپلماتیک دولت فرستنده است و از هر گونه بازرسی و توقیف در کشور پذیرنده مصون است [علوم سیاسی و روابط بینالملل] ...