طلب کردن، طلبیدن، جستجو کردن، پیگردی کردن، پوییدن، جوییدن سایر معانی: (دنبال چیزی) گشتن، در پی چیزی بودن، توزیدن، توختن، پناه جستن (در محلی)، پناه بردن، جویا شدن، خواستار شدن، خواستگار بودن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی