محرومیت، حرمان، سلب، محروم سازی، انعزال سایر معانی: از دست دادگی، از دست رفتگی، فقدان، بی بهرگی، ناکامی، بی بهره سازی [حقوق] محرومیت (از حقوق مدنی)، سلب مالیت بدون پرداخت غرامت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] سلب تابعیت
محرومیت شنیداری بزرگسالی [شنواییشناسی] کاهش محسوس توانایی بازشناسی واژهها که بعد از یک دورۀ تحریک نامتقارن در گوش بدون سمعک بزرگسالانی ایجاد میشود که سمعک یکگوش ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[صنایع غذایی] محدودیت دی اکسید کربن: خسارتی است که در اثر پایین بودن بیش از حد دی اکسید کربن در هوای انبار و سردخانه به میوه و سبزی وارد میشود
محرومیت شنیداری دیرآغاز [شنواییشناسی] ← محرومیت شنیداری بزرگسالی
اشکال، زیان، ضرر، وضع نامساعد، بی فایدگی سایر معانی: کمداشت، نابرتری، نقطه ی ضعف، کاستی، صدمه (به شهرت یا اعتبار و غیره)، آسیب، گزند [صنعت] عیب، زیان، عدم برتری و رجحان [ریاضیات] عیب ...
عدم، فقدان، نبودن، کسری، احتیاج، نداشتن، ناقص بودن، فاقد بودن، کم داشتن سایر معانی: کمبود، کمداشت، کمبود داشتن، کسرداشتن، ناداشت، نایابی، (با: in یا for یا of) نیاز داشتن، بی بهره بودن، پیشو ...
گمراهی، ضلالت، عدم، فقدان، خسارت، زیان، ضرر، خدشه، خسران، مرگ، اتلاف، باخت، خسار سایر معانی: عمل از دادن یا از دست رفتن، لاو، لطمه، صدمه، گم گشتگی، گمبود، افت، کاهش، کشته شدگان، تلفات، خسارا ...
گذاشتن چیزی در جای عوضی
گرسنگی، قحطی، قحطی زدگی، رنج و محنت سایر معانی: گشنگی، گرسنگی (کشیدن یا دادن) [صنایع غذایی] گرسنگی، قحطی
← محرومیت شنیداری بزرگسالی [شنواییشناسی]