(داروسازی - روان پزشکی) ضد افسردگی، غم زدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعدیل کننده، خفه کننده، نم زن، الت میزان کردن جریان هوا سایر معانی: (هرچیزی که از شدت یا میزان چیزی بکاهد) کاستگر، (دودکش) دریچه ی هوا، (موسیقی) خفه کن، ضربه گیر، میراکن، میرانه، میراگر، کاه ...
سیاه سایر معانی: ناشاد، غمگین، مغموم، بی خوشی، بی شادی، خالی از کیف، تهی از شادی، غمین
دارو، دارویی، وابسته به داروسازی سایر معانی: دارویی (pharmaceutic هم می گویند)، وابسته به داروسازی و داروسازان، دوا [آمار] داروسازی