پر جمعیت، شلوق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بکندی، کند، بسنگینی، سنگین، بطورتیره
به سنگینی، دارای بار سنگین، سنگین بار (انه)، آهسته، با دشواری، به شدت، بااجحاف، بسنگینی، زیاد، به افسردگی، بزحمت، سخت، بسختی