heavily
معنی
به سنگینی، دارای بار سنگین، سنگین بار (انه)، آهسته، با دشواری، به شدت، بااجحاف، بسنگینی، زیاد، به افسردگی، بزحمت، سخت، بسختی
دیکشنری
به شدت
ترجمه آنلاین
به شدت
مترادف
dejectedly ، densely ، dully ، gloomily ، massively ، ponderously ، profoundly ، sluggishly ، tediously ، thickly ، wearily ، weightily