[زمین شناسی] زیاده فرونشست فازی از فرونشست که در حالتی که جمع جبری عبارات درگیر در چرخه خشکی زایی معادل با فرورفتگی و گودشدگی نهایی تا 15000 فوت (مقداری که در دسته بندی کمی حوضه های رسوبی خش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] تشخیص دادن، تعیین هویت کردن، تطبیق، تطبیق دادن
جور، مساوی، یکسان، عینی، همان، منطبق با سایر معانی: همانند، یکجور، همسان، برابر، عینا مثل هم (معمولا با: to یا with)، یکی، درست همان، وابسته به دوقلوهای همسان [برق و الکترونیک] همانند، یکسان ...
[ریاضیات] مفهوم واحد
[ریاضیات] برابری همانی
[ریاضیات] گسترش یکسانس
دوقلوهای همسان [علوم پایۀ پزشکی] ← دوقلوهای تکزاگ
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] مانند هم بخش شده، توزیع یکنواخت، هم توزیع، توزیع یکسان
شناسایی [مهندسی مخابرات] [مهندسی مخابرات] فرایند شناخته شدن هستار در شبکه
[آمار] مسئله های شناسایی
آزمون شناسایی [روانشناسی] آزمون هوش کلامی که در آن آزمونشونده اشیا یا بخشهایی از اشیا را در یک تصویر شناسایی میکند ...
[ریاضیات] اتحاد هایی در مورد توابع هذلولوی گون