identical
/aɪˈdentɪkl̩/

معنی

جور، مساوی، یکسان، عینی، همان، منطبق با
سایر معانی: همانند، یکجور، همسان، برابر، عینا مثل هم (معمولا با: to یا with)، یکی، درست همان، وابسته به دوقلوهای همسان
[برق و الکترونیک] همانند، یکسان
[مهندسی گاز] یکسان، همانند
[نساجی] یکسان - همانند
[ریاضیات] همانند، یکسان

دیکشنری

یکسان
صفت
same, identical, similar, equal, alike, uniformیکسان
same, identical, very, selfsame, idem, identicهمان
equal, alike, identical, even, level, adequateمساوی
objective, visual, exact, identical, genuine, identicعینی
identical, identicمنطبق با
compatible, identical, accordant, concordant, identicجور

ترجمه آنلاین

یکسان

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.